پیشنهاداتی که برای کار خداوند ارائه شده است

اولین هدایای ثبت شده برای خداوند همیشه هدایای آزادانه بود. حتی عشر ابراهیم به ملکیصدق و عشر یعقوب، هدایایی آزادانه بود. و همه اینها صدها سال قبل از شریعت موسی اتفاق افتاد.

حال طبق شریعت موسی:

  • فقط از هدایای اختیاری مجاز بود که برای ساختن خانه خدا استفاده شود.
  • هدایای عشر (یک دهم افزایش شما) مقرر شد و از همه خواسته شد که عمدتاً از کارگران معبد حمایت کنند و از کل قبیله لاوی در بقیه مسئولیتهای روحانی خود در قبال بنی اسرائیل حمایت کنند.
  • توجه: هدایایی برای فقرا در عشر گنجانده شده است.
  • همچنین توجه داشته باشید: حتی کسانی که عشر دریافت کردند، عشر دریافتی خود را نیز پرداخت کردند.

به طور قطع، انجیل کامل عیسی مسیح شریعت قدیمی موسی را از بین برد، زیرا همه چیز از طریق محبت مسیح و روح القدس که بر قلب و روح الهام می بخشد، تحقق یافت. بسیاری از الزامات شریعت موسی توسط رسولان اولیه و بزرگان کلیسا در اعمال 15 برای غیریهودیان کنار گذاشته شد. در آن زمان آنها به این نتیجه رسیدند که فقط چهار شرط برای غیریهودیان ضروری است، و دهیک یکی از چهار شرط نیست.

اما آیا عیسی مسیح یا حواریون و شاگردانش هدایای آزاد را کنار گذاشتند؟ هیچ چیز در عهد جدید به این معنا نیست.

بیایید به اولین پیشکشی که تا کنون توسط خود خدا تعیین شده است نگاه کنیم. وی تصریح کرد که فقط از دلی مشتاق می توان پذیرفت.

«به بنی‌اسرائیل بگو که برای من قربانی بیاورند، از هر کس که آن را با کمال میل با دل خود تقدیم کند، قربانی مرا بگیرید.» ~ خروج 25:2

اجبار، ترس، الزامات منصب وزارت، یا تمایل به پذیرفته شدن از نظر اجتماعی در میان مسیحیان، هرگز نباید انگیزه هر گونه پیشکشی به خداوند باشد! خداوند آن پیشکش را برکت نمی دهد و نمی پذیرد. بنابراین وزیری که به فکر رفاه معنوی مردم و کار است، باید همیشه مردم را راهنمایی کند که از ته دل، اراده خود را بذل کنند. همانطور که باید با تمام عبادت و بندگی خدا انجام دهند.

«و موسی به تمامی جماعت بنی اسرائیل گفت: این چیزی است که خداوند امر فرموده است، گفت: از میان خود هدیه ای برای خداوند بگیرید. هدیه ای از جانب خداوند؛ طلا و نقره و برنج و آبی و ارغوانی و قرمز مایل به قرمز و کتان نازک و موی بز و پوست قوچ قرمز رنگ شده و پوست گورکن و چوب شیتیم و روغن برای نور و ادویه جات برای روغن مسح و بخور شیرین و سنگهای عقیق و سنگهایی که برای اپود و سینه بند تنظیم شوند. و هر خردمندی در میان شما خواهد آمد و هر آنچه را خداوند امر کرده است، خواهد ساخت.» ~ خروج 35:4-10

«و هر کس که دلش او را برانگیخت و هر که روحش راضی کرد، آمدند و هدایای خداوند را برای کار خیمه اجتماع و برای تمام خدمات او و برای جامه‌های مقدس آوردند. و مردان و زنان هر کس که میل داشتند آمدند و دستبندها و گوشواره‌ها و انگشترها و لوح‌ها و همه جواهرات طلا آوردند و هر مردی که تقدیم می‌کرد هدیه‌ای از طلا برای خداوند تقدیم کرد.» ~ خروج 35:21-22

«بنی‌اسرائیل هر مرد و زنی که دلشان مایل بود برای هر کاری که خداوند دستور داده بود به دست موسی بیاورند، برای خداوند قربانی آوردند.» ~ خروج 35:29

یک قربانی مشتاق همیشه برای هدف خداوند کافی خواهد بود. دیگران ممکن است از جمع خود پول بگیرند و ممکن است پیروان زیادی با ساختمان‌ها و مزایای دیگر ایجاد کنند. اما آنچه را که خداوند در دل جانها در نظر گرفته است، محقق نخواهد کرد.

احیای واقعی تقدس، تنها از کسانی می آید که با قلبی مشتاق کار می کنند. و تقدیس افراد و یک وزارت تنها از طریق قلبی کاملاً مشتاق امکان پذیر است. خدا خودش را به کسی تحمیل نمی کند. این چیزها از هدایای عشق آزاد به دست می‌آیند: در عبادت، در تعلیم، در خدمت، و همچنین در ارائه‌های مالی / رفاهی از هر نوعی.

این استاندارد از ارائه اراده آزاد از قلب، هرگز تغییر نکرده است! حتي سال‌ها بعد، پس از بازگشت بني اسرائيل از بابل به وطن خود، همچنان هداياي خود را به اين طريق انجام مي‌دادند.

«و پس از آن قربانی سوختنی دائمی، هم از ماه نو، و هم از اعیاد تعیین شده خداوند که تقدیس شده بود، و هم از هر کس که با کمال میل قربانی آزادانه برای خداوند تقدیم کرد.» ~ عزرا 3:5

«و نقره و طلا را که پادشاه و مشاورانش به طور رایگان به خدای اسرائیل که محل سکونت او در اورشلیم است، و تمام نقره و طلایی را که می‌توانید در تمام استان بابل بیابید، با اختیار و اختیار، تقدیم کنید. هدایای قوم و کاهنان که با رغبت برای خانه خدای خود که در اورشلیم است تقدیم می‌کنند.» ~ عزرا 7: 15-16

شریعت موسی یک دهم را بر اساس فرمان می خواست. و عشر به طور خاص برای حمایت منظم "مداوم" از وزارت لاویان و فقرا مشخص شد.

«و تمام عشر زمین، چه از دانه زمین و چه از میوه درخت، از آن خداوند است. برای خداوند مقدس است. و اگر کسی چیزی از عشر خود را بخرد، باید یک پنجم آن را به آن اضافه کند. و در مورد عشر گله یا گله، حتی از هر چیزی که از زیر عصا می گذرد، دهم برای خداوند مقدس باشد.» ~ لاویان 27:30-32

به بنی اسرائیل دستور داده شد که یک عشر به قبیله لاوی بدهند تا از آنها در تمام وظایف کاری که داشتند حمایت کنند. این برای این بود که قبیله لاوی درگیر حمایت خود نشوند و سپس مسئولیت خود را در قبال کار خداوند رها نکنند.

«و اینک، بنی لاوی تمام دهمین نفر را در اسرائیل به‌خاطر خدمتی که خدمت می‌کنند، یعنی خدمت خیمه اجتماع، به میراث دادم.» ~ اعداد 18:21

و از آن عشر که قبیله لاوی دریافت کردند، خود نیز باید یک عشر را به خداوند تقدیم کنند.

«به لاویان چنین بگو و به ایشان بگو: وقتی از بنی‌اسرائیل عشریه‌ای را که از ایشان به شما داده‌ام برای میراث خود بگیرید، آنگاه از آن یک دهم قربانی برای خداوند تقدیم کنید. بخشی از عشر و این هدایای آسمانی شما برای شما حساب خواهد شد، چنانکه گویی ذرت خرمن و مانند پری شراب است. بدین ترتیب شما نیز از تمامی عشرهای خود که از بنی اسرائیل می گیرید، برای خداوند قربانی بالا ببرید. و از آن قربانی آسمانی خداوند را به هارون کاهن بدهید.» ~ اعداد 18:26-28

عشر فقط برای دادن به خدمت لاویان نبود، بلکه برای داشتن چیزی برای دادن به غریبه، یتیم و بیوه - "در دروازه های تو" بود.

«هنگامی که عشریه خود را در سال سوم که سال دهک دهی است تمام کردی و آن را به لاوی و غریب و یتیم و بیوه دادی تا در درون تو بخورند. دروازه‌ها را پر کنید» ~ تثنیه 26:12

بنابراین آشکار است که عشر بر حفظ کار "مداوم" متمرکز است. در حالی که ذکر قبلی از هدایا برای چیزهایی فراتر از آن بود: نیازهای خاص، ساختن خانه خداوند و غیره.

اکنون، همانطور که قبلاً ذکر شد، قبل از شریعت موسی، ابراهیم با کمال میل یک عشر به خداوند داد.

«برای این ملکیسدک، پادشاه سالم، کاهن خدای متعال، که ابراهیم را که از قتلگاه پادشاهان بازگشته بود ملاقات کرد و او را برکت داد. که ابراهیم نیز یک دهم از همه را به او داد. نخست به تعبیر پادشاه عدالت، و پس از آن نیز پادشاه سالم، که پادشاه صلح است. بدون پدر، بدون مادر، بدون تبار، نه آغاز روز و نه پایان زندگی. اما شبیه پسر خدا شد. پیوسته یک کشیش می ماند. حال بنگرید که این مرد چقدر بزرگ بود که حتی پدرسالار ابراهیم یک دهم غنائم را به او داد.» ~ عبرانیان 7: 1-4

یعقوب از پدربزرگ خود پیروی کرد و همچنین نذر کرد که یک دهم افزایش خود را به خداوند بدهد.

«و یعقوب نذر کرد و گفت: اگر خدا با من باشد و مرا در این راهی که می روم نگه دارد و نان بخورد و لباس بپوشد تا دوباره به خانه پدرم برگردم. در آرامش؛ آنگاه خداوند خدای من خواهد بود و این سنگی که برای ستون قرار داده‌ام، خانه خدا خواهد بود و از هر چه به من خواهی داد، حتماً دهمین آن را به تو خواهم داد.» ~ پیدایش 28:20-22

حال عیسی در مورد دهم چه تعلیم داد؟

«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان منافق! زیرا شما عشر نعناع و بادیان و زیره را می پردازید و امور مهم شریعت، قضاوت، رحمت و ایمان را حذف کرده اید. ای راهنمایان کور، که پشه را صاف می کنید و شتر را می بلعید.» ~ متی 23:23-24

از این کتاب مقدس مشخص است، هنگام مقایسه اهمیت چیزهای موجود در شریعت، عشریه در مقایسه با: قضاوت، رحمت و ایمان، پیامد کمتری داشت.

«اما وای بر شما ای فریسیان! زیرا شما عشر نعناع و غم و انواع گیاهان را می‌دهید و از داوری و محبت خدا می‌گذرید، اینها را باید انجام می‌دادید و دیگری را رها نکنید.» ~ لوقا 11:42

عیسی از عشر برای مقایسه اهمیت استفاده کرد. اما در انجام آن مقایسه، او مطمئن شد که آنها فهمیده اند که او شریعت را زیر پا نمی گذارد تا دلالت کند که عشر مهم نیست.

اما با این مقایسه، آیا عیسی گفت که چه کرد، تا ما امروز دهیک را حکمی از عهد جدید بدانیم، مانند آنچه در عهد عتیق بود؟ پس از مرگ و رستاخیز او چیزی وجود ندارد که چنین باشد. و همچنین هیچ گزارشی از حواریون و شاگردان که در حین کار با غیریهودیان، عشریه را تمرین می کردند.

حال اگر بخواهیم این یک واقعه را که در آن او از یک دهم برای مقایسه اهمیت استفاده کرد، در نظر بگیریم، و آن را به یک فرمان عهد جدید تبدیل کنیم: در مورد سایر بخش‌های شریعت که عیسی به آن عمل می‌کرد و به آن نیاز داشت، چطور؟ آیا نباید ثابت قدم باشیم؟ آیا می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم یا فکر می‌کنیم امروز مهم است از شریعت موسی انتخاب و انتخاب کنیم؟

آیا این بخش بعدی از شریعت موسی هنوز بخشی از یک فرمان عهد جدید است؟ آیا برای این نوع شفا هدیه ای به کشیش لاوی تقدیم می کنیم؟

«و عیسی دست خود را دراز کرده، او را لمس کرد و گفت: «می‌خواهم. پاک باش و بلافاصله جذام او پاک شد. عیسی به او گفت: «به کسی نگو. اما برو، خودت را به کاهن نشان ده، و هدایایی را که موسی امر فرموده، تقدیم کن تا شهادتی برای ایشان باشد.» ~ متی 8: 3-4

عیسی مسلماً شریعت موسی را اجرا می‌کرد، اما او همچنین به ما آموخت که خودش تحقق شریعت بود.

«فکر نکنید که من آمده‌ام تا شریعت یا انبیا را از بین ببرم: برای نابود کردن نیامده‌ام، بلکه برای انجام دادن آمده‌ام. زیرا به راستی به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین بگذرد، یک نت یا یک ذرّه از شریعت نمی‌گذرد، تا زمانی که همه چیز محقق شود. پس هر که یکی از این احکام کوچک را بشکند و به مردم چنین بیاموزد، در ملکوت آسمان کوچکترین خوانده خواهد شد، اما هر که آنها را انجام دهد و تعلیم دهد، در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.» ~ متی 5:17-19

اما منظور او از این که می گوید «من برای نابودی نیامده ام، بلکه برای تحقق» چیست؟ او چه چیزی را برآورده می کند؟ درک این موضوع برای ما مهم است!

انسان در اصل به صورت خدا آفریده شد: مقدس و پاک از آلودگی گناه در قلب.

«و خدا گفت: «بیایید انسان را به صورت خود و به شباهت خود بسازیم، و آنها بر ماهیان دریا، و پرندگان آسمان، و بر چهارپایان، و بر تمام زمین، و بر آنها مسلط شوند. هر خزنده ای که روی زمین می خزد. پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، به صورت خدا او را آفرید. نر و ماده آنها را آفرید.» ~ پیدایش 1:26-27

آن تصویر یک تصویر روحانی است، نه فیزیکی، زیرا خدا یک روح است. بنابراین صحبت از عدالت معنوی شخصیت خداست. خداوند انسان را با همان منش صالح آفرید. اما انسان با تسلیم شدن به وسوسه های شیطان افتاد. امیال خودخواهانه گناه آلود انگیزه اصلی قلب انسان پس از آن شد. بنابراین قانون موسی باید سالها پس از سقوط انسان اضافه می شد تا گناهی را که در قلب کار می کرد محدود کند.

«پس چرا قانون را خدمت می‌کند؟ به دلیل تجاوزها اضافه شد، تا آن‌که آن ذری که به او وعده داده شده بود، بیاید. و فرشتگان آن را به دست واسطه ای مقرر کردند.» ~ غلاطیان 3:19

بنابراین شریعت داده شد تا گناه را در انسان محدود کند. اما شریعت همچنان بر اصول روحانی عادلانه خدای قادر مطلق استوار بود.

«بنابراین شریعت مقدس و فرمان مقدس و عادلانه و نیکو است. پس آیا آنچه نیکو است مرا مرگ کرد؟ خدا نکند. امّا گناه کن تا گناه جلوه کند و با نیکی مرگ را در من ایجاد کند. تا گناه به فرمان ممکن است بسیار گناه آلود شود. زیرا می دانیم که شریعت روحانی است، اما من جسمانی هستم و در زیر گناه فروخته شده ام.» ~ رومیان 7: 12-14

و می دانیم که عیسی آمد تا انسان درونی را تغییر دهد و گناه را با دستورات بیرونی محدود نکند. بلکه باید قلب درون انسان را تغییر دهیم تا آن را پاک و مقدس کنیم، به طوری که ما با کمال میل آنچه را که درست می دانیم انجام دهیم.

«پس اگر کسی در مسیح باشد، مخلوق جدیدی است. اینک همه چیز جدید شده است.» ~ دوم قرنتیان 5:17

بنابراین نامه خاص قانون آن چیزی نیست که ما امروز باید آن را ابلاغ کنیم. بلکه اصول شریعت در قلب، توسط روح خدا در درون ما کار می کند.

او همچنین ما را خدمتگزاران عهد جدید ساخته است. نه از حرف، بلکه از روح؛ زیرا حرف می‌کشد، اما روح حیات می‌بخشد.» ~ دوم قرنتیان 3:6

بنابراین قانون در واقع مبتنی بر اصول روحانی است. و از آنجا که مسیح تحقق شریعت در انسان است: انسان اکنون بر اساس اصول روحانی شریعت که در قلب کار می کند زندگی می کند، و نه دیگر بر اساس نامه شریعت از طریق احکام.

برای وضوح، در اینجا تعریف کلمه "اصل" آمده است:

«حقیقت یا گزاره‌ای بنیادی که به‌عنوان پایه‌ای برای یک نظام اعتقادی یا رفتاری یا زنجیره‌ای از استدلال عمل می‌کند. (مثال: اصل پشت این که چرا کاری را انجام می دهیم.)”

اصول پشت شریعت موسی اکنون از طریق عیسی مسیح به قلب ما منتقل شده است!

«زیرا شریعت توسط موسی عطا شد، اما فیض و راستی به وسیله عیسی مسیح نازل شد.» ~ یوحنا 1:17

«از آنجا که شما آشکارا اعلام شده‌اید که رساله مسیح هستید که توسط ما خدمت کرده‌ایم و نه با جوهر، بلکه با روح خدای زنده نوشته شده است. نه در میزهای سنگی، بلکه در میزهای جسمانی قلب.» ~ دوم قرنتیان 3:3

و بنابراین، این اصول به قلب ما منتقل شده است، ما را وادار می کند که با میل خود بخواهیم از کار خدا حمایت کنیم.

و هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید به ما تعلیم داده شده است که اگر ما به میل کار خداوند را تأمین نکنیم، رستگار نخواهیم شد.

«آیا مرد خدا را غارت خواهد کرد؟ با این حال شما مرا دزدیدید. اما شما می گویید که در کجا از شما غارت کرده ایم؟ در عشر و پیشکش. شما با لعنت نفرین شده اید، زیرا شما از من، حتی تمام این قوم، غارت کرده اید. خداوند صبایوت می‌گوید: «تمام عشرها را به انبار بیاورید تا در خانه‌ام گوشت باشد، و اکنون مرا با این کار ثابت کنید، اگر پنجره‌های آسمان را برای شما باز نکنم و برکتی برای شما نریزم که در آنجا فضای کافی برای دریافت آن وجود نخواهد داشت.» ~ ملاکی 3:8-10

بله، در اینجا در عهد عتیق و همچنین در عهد جدید، وعده برکاتی برای کسانی وجود دارد که با میل و رغبت از صمیم قلب برای حمایت از کار خداوند هدایایی می‌دهند.

«اما این را می‌گویم، هر که کم کاشت، کم درو نیز خواهد کرد. و هر که سخاوتمندانه بکارد، سخاوتمندانه نیز درو خواهد کرد. هر کس آن طور که در دل خود اراده می کند، پس بدهد. نه از روی اکراه و نه از روی ناچاری، زیرا خداوند بخشنده ای را دوست دارد. و خداوند قادر است که همه فضل را نسبت به شما زیاد کند. تا شما که همیشه در همه چیز کفایت دارید، برای هر کار نیکو فراوانی داشته باشید (همانطور که مکتوب است، او پراکنده شده است، به فقرا بخشیده است، عدالت او تا ابدالاباد باقی است.» ~ دوم قرنتیان 9:6- 9

بنابراین امروز شریعت فرمان ده با شریعت موسی از بین رفته است. اما اصل پشت قانون ده دهم پابرجاست. و اصول زیربنای شریعت موسی در رابطه با عشر عبارتند از: عادلانه، برابر، متعادل، و زمان اثبات شده.

  • یک روش منصفانه: فقط یک دهم آنچه همه دریافت کرده‌اند، خواه کم یا زیاد.
  • یک روش برابری: همانطور که همه در مسیح عیسی برابر هستند، مهم نیست که ده یک شخص بزرگتر از عشر شخص دیگر باشد.
  • یک روش متعادل: زمانی که از روی میل و با ایمان و نه اجبار داده شود، مقدار متعادلی است که اکثر آنها می توانند از عهده آن برآیند.
  • یک روش اثبات شده: برای جامعه محلی مقدسین برای حمایت از وزارت و نیازهای فقرا. مگر اینکه شرایط فاجعه بار یا آزار و شکنجه وجود داشته باشد، یک جماعت محلی تمام نیازهای حمایتی خود را از طریق دادن یک دهم منظم برآورده خواهد کرد (و سپس مقداری برای کمک به دیگران باقی می ماند).

با قطعیت، عهد جدید به ما می آموزد که باید برای حمایت از کار مسیحی و نیازهای فقرا، هدایایی ارائه کنیم. و واقعیت این است که، هرکسی که با تمام وجودش برای خداوند تلاش می‌کند، اغلب خود را بیش از یک دهم می‌دهد. زیرا آنها با نیازهایی که روح القدس به آنها نشان می دهد برانگیخته می شوند و نه فقط یک فرمول ریاضی برای محاسبه دادن آنها.

اکنون به‌عنوان بخشی از پایه‌ای برای آموزش هدایای آزادانه مسیحی، اصولی که در پشت عشریه وجود دارد، درک ما را به روشی مؤثر، متعادل و اثبات‌شده در زمان برای حمایت از نیازهای مالی یک کار محلی مسیحی به ما می‌دهد. اما ما باید همیشه به مسیحیان اجازه دهیم که بر اساس آنچه ایمانشان تحت تأثیر روح القدس می گیرد، مقدار را بدهند. همیشه به آنها این آزادی را بدهید که آزادانه آنچه را که می‌دانند، و آنچه ایمانشان از قلبشان می‌گیرد، انجام دهند!

اکنون مسلماً پولس رسول به وضوح در مورد نیاز یک وزیر به حمایت جماعت محلی صحبت کرد. اما رساله‌های او درباره این موضوع خطاب به غیریهودیان بود، و جالب است که او هرگز در مورد آن به دهم اشاره نکرد. اگرچه او به اصول قانون اشاره کرد که به ما می آموزد که باید از وزارت حمایت کنیم.

«یا فقط من و برنابا، آیا قدرت نداریم که از کار کردن خودداری کنیم؟ چه کسی هر زمان به اتهام خود وارد جنگ می شود؟ چه کسی تاکستان می کارد و از میوه آن نمی خورد؟ یا چه کسی گله را می‌چرخاند و از شیر گله نمی‌خورد؟ من به عنوان یک مرد این چیزها را بگویم؟ یا قانون هم همینطور نمی گوید؟ زیرا در شریعت موسی نوشته شده است که دهان گاو را که غلات را زیر پا می کند، دهان نبند. آیا خدا از گاوها مراقبت می کند؟ یا کلاً به خاطر ما می گوید؟ به خاطر ما، بدون شک، این نوشته شده است: هر که شخم می زند، به امید شخم بزند. و هر که به امید خرمن کوبی کند در امید او شریک باشد. اگر ما چیزهای روحانی را برای شما کاشتیم، آیا چیز بزرگی است که چیزهای نفسانی شما را درو کنیم؟ اگر دیگران در این قدرت بر شما شریک باشند، آیا ما نیستیم؟ با این وجود ما از این قدرت استفاده نکرده ایم. اما همه چیز را تحمل کنید تا مبادا مانع انجیل مسیح شویم. آیا نمی دانید کسانی که در امور مقدس خدمت می کنند، از چیزهای معبد زندگی می کنند؟ و کسانی که در مذبح منتظر می مانند، در قربانگاه شریک هستند؟ خداوند نیز چنین مقرر کرده است که موعظه کنندگان انجیل از انجیل زندگی کنند.» ~ اول قرنتیان 9: 6-14

علاوه بر این، پولس رسول به کلیساهای غیریهودی راهنمایی هایی در مورد چگونگی جمع آوری هدیه برای نیازمندان داد. در این مورد خاص، این برای یهودیان مسیحی در اورشلیم بود که به دلیل شهادت مسیحی خود تحت آزار و اذیت شدید قرار داشتند.

«اکنون در مورد جمع آوری برای مقدسین، همانطور که به کلیساهای غلاطیه دستور دادم، شما نیز چنین کنید. در روز اول هفته، هر یک از شما همانگونه که خدا او را کامیاب کرده است، کنار او بگذارد تا وقتی من بیایم، گردهمایی نباشد. و هنگامی که من بیایم، هر که را با نامه های خود تأیید کنید، آنها را خواهم فرستاد تا گشاده رویی شما را به اورشلیم بیاورند.» ~ اول قرنتیان 16:1-3

توجه کنید که آنها قرار بود پیشکش را آماده کنند «همانطور که خداوند او را کامیاب کرده است…» اما هیچ اشاره ای نشده بود که باید حداقل یک دهم طبق یک عشر باشد. به نظر می رسد که اگر پولس رسول قصد داشت اجرای عشر را به عنوان استاندارد جهانی کلیسا در تمام زمان ها تثبیت کند، قطعاً در اینجا به آن اشاره می کرد. زیرا او از آنها می خواست که بر اساس این که چگونه خداوند به هر یک از آنها رونق داده است، این پیشکش را ببرند.

همچنین به یاد داشته باشید که پولس به طور خاص نزد غیریهودیان فرستاده شد تا انجیل را موعظه کند. و حتی هنگامی که او توسط رسولان فرستاده شد، آنها از پولس درخواست کردند که از غیریهودیان برای مسیحیان رنج کشیده در اورشلیم قربانی بخواهد. اما باز هم هیچ زمینه ای وجود ندارد که یک دهم بخشی از این درخواست باشد.

«و چون یعقوب، قیفا، و یوحنا، که به نظر ستون‌ها بودند، فیضی را که به من عطا شده بود، درک کردند، به من و برنابا دست راست مشارکت دادند. تا ما نزد امتها برویم و آنها نزد ختنه. فقط آنها می خواهند که ما به یاد فقرا باشیم. همان کاری که من نیز مشتاق انجامش بودم.» ~ غلاطیان 2: 9-10

اکنون برای یقین، اولین مسیحیان یهودی بودند که از شریعت نیز پیروی می کردند. کتاب مقدس در این مورد هم از اناجیل و هم از اعمال رسولان روشن است. به این ترتیب، اولین مسیحیان قطعاً عشر می دادند و قربانی می کردند. اما، به دلیل آزار و شکنجه کلی که مسیحیان یهودی دریافت کردند، بسیاری از آنها از صمیم قلب هر چه داشتند به آنها دادند. بنابراین دادن یک عشر اساساً برای آنها موضوعی مبهم بود. آنها از صمیم قلب مستقیماً به ندای روح القدس برای نیاز حیاتی آن زمان پاسخ می دادند.

«و کثرت آنان که ایمان آوردند یک دل و یک جان بودند. اما آنها همه چیز مشترک داشتند. و رسولان با قدرت عظیم بر رستاخیز عیسی خداوند شهادت دادند و فیض عظیم بر همه آنها بود. در میان آنها کسی کم نداشت زیرا کسانی که زمین یا خانه داشتند آنها را فروختند و بهای چیزهای فروخته شده را آوردند و آنها را پیش پای رسولان گذاشتند و برای همه تقسیم شد. طبق نیاز او و یوشس که رسولان او را برنابا نامیدند (که به تعبیر پسر تسلیت می‌گویند) از لاویان و اهل قبرس بود که زمینی داشت، آن را فروخت و پول را آورد و در خانه گذاشت. پای رسولان.» ~ اعمال رسولان 4:32-37

اما با این مثال واقعی که در اعمال رسولان مستند شده است نیز آشکار شد که آنها آزاد بودند همانطور که از جانب خداوند هدایت می شدند، ارائه دهند. آنها قرار نبود این کار را برای نمایش یا تظاهر انجام دهند. بنابراین درست پس از شروع این حرکت از قلب بخشش، عده ای بودند که می خواستند به عنوان بخشی از این حرکت قلبی دیده شوند، اما واقعاً از قلب تکان نمی خوردند. آنها تحت تأثیر قرار می گرفتند تا توسط دیگران دیده و شناسایی شوند.

«اما مردی به نام حنانیا با همسرش سافیرا اموالی را فروخت و بخشی از قیمت را که همسرش نیز از آن آگاه بود، پس گرفت و مقداری را آورد و آن را پیش پای رسولان گذاشت. اما پطرس گفت: حنانیا، چرا شیطان قلب تو را پر کرده است که به روح القدس دروغ بگویی و بخشی از قیمت زمین را نگه داری؟ تا زمانی که باقی ماند، آیا مال تو نبود؟ و آیا پس از فروختن آن در اختیار تو نبود؟ چرا این چیز را در دل خود تصور کردی؟ تو به مردم دروغ نگفتی، بلکه به خدا. و حنانیا با شنیدن این سخنان به زمین افتاد و روح را تسلیم کرد. و جوانان برخاستند، او را زخمی کردند و بیرون بردند و دفن کردند. و تقریباً سه ساعت بعد بود که همسرش که نمی‌دانست چه شده است، وارد شد. و او گفت: بله، برای این همه. آنگاه پطرس به او گفت: «چطور با هم توافق کردید که روح خداوند را امتحان کنید؟» اینک پاهای آنهایی که شوهرت را دفن کرده اند، بر در است و تو را بیرون خواهند برد. آنگاه بلافاصله پیش پای او افتاد و روح را تسلیم کرد و مردان جوان وارد شدند و او را مرده یافتند و بیرون آوردند و نزد شوهرش دفن کردند. و ترس شدیدی بر تمام کلیسا و کسانی که این چیزها را شنیدند، فرا گرفت.» ~ اعمال رسولان 5: 1-11

چیزی که این به ما نشان می‌دهد این است که وقتی مردم به میل خود و از دل حرکت می‌کنند، حضور واقعی خود روح‌القدس، مدعیان را از «لغزش» در میان قوم خدا باز می‌دارد. به همین دلیل است که مردم باید همیشه آموزش ببینند و اجازه دهند با ایمانی که دارند، از روی میل و از ته دل حرکت کنند. هر روش فشار دیگری باعث می شود مردم به جای ایمان، از روی ترس حرکت کنند. بنابراین این بدان معناست که ما به کسی که ایمان ندارد حرکت خاصی از جمله عشر و هدایا را برای خداوند انجام دهد، تحقیر نمی کنیم. و ما با هیچ جماعتی از مردم که هدایای خود را به همان روشی که ما انجام می‌دهیم عمل نمی‌کنند، ایراد نمی‌گیریم. آنچه به پروردگار می دهیم و چگونه به پروردگار می دهیم، هرگز نباید موضوع مقایسه باشد!

به همین دلیل است که تلاش یک وزیر برای اجرای و محافظت از عدالت در جماعت محلی از طریق نامه قوی دستورات یا ترس انسانی، معکوس است. زیرا مردم در این صورت فقط یاد خواهند گرفت که با فرمان و ترس انسانی حرکت کنند. و حضور روح القدس خدا از آن جماعت محلی دور خواهد شد. خدا عشق است. ابراز محبت قلبی به خدا همان چیزی است که خدا را جذب می کند و خدا را به ما نزدیک می کند! پرورش این نوع عشق الهی از دل، همان چیزی است که از عدالت در جماعت محلی محافظت می کند! همچنین این چیزی است که باعث احیای کلیسا می شود.

اکنون در مورد حمایت از کار میسیونری (که پولس یکی از مبلغان آن بود) نیز راهنمایی و نمونه هایی از نوشته های پولس داریم.

من کلیساهای دیگر را دزدیدم و از آنها دستمزد گرفتم تا به شما خدمت کنم. و هنگامی که نزد شما حاضر بودم و می‌خواستم، بر هیچ‌کسی مسئول نبودم، زیرا برادرانی که از مقدونیه آمده بودند، آنچه را که برای من کم بود، تأمین کردند، و در همه چیز خود را از سنگینی بر شما دور نگه داشته‌ام، و همینطور خواهد بود. من خودم را نگه می دارم.» ~ دوم قرنتیان 11:8-9

بنابراین، در این مورد خاص، پولس رسول جماعت دیگری داشت که از او حمایت می کردند، زیرا او موقتاً در ایجاد زمینه جدیدی در میان قرنتیان تلاش می کرد. این پولی نبود که تحت کنترل یک هیئت مبلغین فرستاده می شد و رشته های کنترلی به آن پیوست می شد. این یک هدیه آزادانه بود، با اطمینان به پولس رسول که تحت هدایت روح القدس از آن استفاده می کرد. و این مورد به مورد بود، زیرا مواقع دیگری وجود داشت که مردم پولس را به خانه خود می بردند و در حالی که او در میان آنها کار می کرد، نیازهای او را تأمین می کردند. و مواقع دیگری نیز وجود داشت که پولس رسول برای تأمین نیازهای حمایتی خود زحمت کشید.

اما آنچه از تمام عهد جدید (از جمله نوشته‌های پولس) مشخص است این است که به افرادی که انجیل را در زمینه‌های تبلیغی کار دریافت کرده‌اند، به همه ما آموزش داده شده است که برای حمایت از نیازهای خدمتی محلی خود، پیشکش‌های خود را بپذیرند. اگر نیازی خاص، فاجعه یا آزار و شکنجه وجود نداشت، هر جماعت محلی باید برای حمایت از کار محلی خود، هدایای خود را می گرفتند.

در واقع تعدادی از دلایل معنوی مهم وجود دارد که چرا یک جماعت محلی، (مهم نیست چقدر ثروتمند یا فقیر)، باید یاد بگیرند که به طور منظم از خود حمایت کنند، از طریق پیشنهادهای آزادانه اعضای همان جماعت محلی.

همانطور که قبلاً گفته شد، هدایای آزادانه بخشی از ایمان معنوی هر فرد است، و راهی دیگر برای نشان دادن عشق خود به خدا و هدف اوست. این کار آنها را به عنوان یک جماعت به خدا نزدیک‌تر می‌کند و باعث می‌شود که گوش‌های دقیق‌تری برای شنیدن رهنمودهای روح‌القدس برای آنها داشته باشند.

هدایای حمایتی منظم که از خارج از جماعت محلی می آیند، باعث ایجاد ارتباط معنوی ضعیف با خدا می شوند. وزارتخانه و جماعت محلی تمایل دارند برای هدایت معنوی خود به آن منبع حمایتی بیرونی نگاه کنند، به جای اینکه یاد بگیرند که در جهت خود روح القدس منتظر بمانند.

بنابراین به طور خلاصه:

  • همه هدایا، خواه قربانی ده شمرده شود، یا هدیه ویژه، یا هر نوع دیگری از هدایایی برای خداوند: باید با ایمان و از روی اراده و از دل انجام شود.
  • در هدایایی نباید هیچ فردی را با یکدیگر مقایسه کرد و هیچ جماعتی را نباید با یکدیگر مقایسه کرد.
  • اعضای هر جماعت محلی باید برای حمایت از کار محلی پیشنهاداتی ارائه دهند.
  • معمولاً برای نیازهای خاص یا پروژه‌ها به صورت محلی یا در مکان‌های دیگر از جمله حمایت از نیازهای: کارگران مبلّغ در حال نفوذ به قلمرو جدید، فجایع و آزار و اذیت، پیشنهادهای ویژه داده می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
fa_IRفارسی
TrueBibleDocrine.org

رایگان
چشم انداز